چند ساعتی گذشت...

ساخت وبلاگ
هفته ی اول بعد از عیده...هوا ابریه و نشستم دارم چیزایی رو که این مدت بر من گذشته رو مرور می کنم. سعی می کنم به یه نتیجه ی خاصی برسم، ولی حقیقتاً هرچی بیشتر فکرشو می کنم بیشتر توی ابهام و سرگردانی فرو می رم... اصلا شاید قرار هم نیست که به اون معنا چیزی رو بفهمم در رابطه با اتفاقاتی که اخیراً افتاده.. چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 14:46

دیروز با یکی از دوستام که مدتی ازم سر یه چیزی دلگیر بود رفتم بیرون. سه تا کافه رفتیم... اول بالا شهر، بعدش مرکز شهر، بعد دوباره بالا شهر. برای من آدم ارزشمندیه چون همصحبت به این خوبی به این راحتیا پیدا نمی شه...فقط تنها اشکالی که هست اینه که به من احساس داره و دوست داره که دوست دخترش باشم، اما من هم چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 40 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 14:46

من همیشه زنانی رو ستایش کردم و در نظرم بی نهایت ارزشمند و بزرگ بودن که مادر نبودن... که ازدواج نکرده بودن، و اگر هم کرده بودن دیدگاهشون و منششون در ارتباط با این موضوع با عامه ی مردم خیلی فرق می کرد. آره...من به عنوان یک دختر و به عنوان جنس زن هیچوقت مادری در نظرم یک امتیاز بزرگ و یک مرحله ی مهم و چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 65 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 14:46

مسلماً این وبلاگ برای خوش آمدن دیگران و چه بسا نوشتن مطالبی که مخاطب جذب کن باشه نیست (فکر می کنم عموم وبلاگ نویس های عزیز هم با من هم عقیده ن). پس برای من مهم نیست که صدها و هزاران نفر منو بخونن و به به و چه چه کنن و تاییدم کنن... اگر هم اینطور باشه بی شک یک مشت حرفای بازاری پسند و دوزاری دارم می ز چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 54 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 14:46

از تاثیرات الکل روی من اینه که حتماً باید به یه جنس غیر مونث بچسبم...خیلی مهم نیست کی...ولی باید بغلش کنم و خودمو بچسبونم بهش. میل جنسیم سه برابر می شه و راحتتر ابرازش می کنم.

پ.ن: شب خوبی بود با رفقا. بعد مدتها مست کردیم، بحث سیاسی-اجتماعی کردیم، خندیدیم و بازم بحث سیاسی-اجتماعی کردیم.

چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 14:46

از تغییرات ٩٦ این خواهد بود که بدن آزادی خواهم داشت...

رابطه جنسی و معاشقه قبلاً داشتم، اما کابوس مزخرف بکارت قراره امسال به پایان برسه...

بدنم آزاد می شه و احتمالاً امیر این کارو برام می کنه... 

بکارت خشونت پنهان...میراث پستِ مردسالاری.

پ.ن: از مسائل مسافرت دسته جمعی و در عین حال محل اقامت کوچک شنیدن صدای گوز همه و نیاز وافر به ماسک اکسیژن  بعد از هر بار مستراح رفتن هر یک از افراد و همچنین مشقت هایی در زمینه ی پیدا کردن لباس ها و لنگه جوراب ها می باشد.

چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 14 فروردين 1396 ساعت: 0:53

٢٠ کیلومتری رشتم... توی یه ایوون چوبی نشستم و رو به جنگل و کوهم... یه سرمای ملایمی هست و هوا رو به تاریکیه. امشب دیروقت یا صبح زود برمی گردیم تهرون... دوست دارم سالی رو شروع کنم که برای خواسته هام عمل کنم و نه فقط فکر...جمعه هم امیرو می بینم. احتمال زیاد اون جای دنج بالا پشت بوم خونشون! :)  بوس و بغ چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 14 فروردين 1396 ساعت: 0:53

این پست رو دیشب می خواستم بذارم، ولی حقیقتاً نای نوشتن نداشتم و شدیداً لِه بودم... بلاخره دیروز امیرو دیدم...بعد یک سال احساس کنجکاوی، احساس کشش شدید و فانتزی سازی درموردش و چس ناله کردن توی این وبلاگ و... و... و... رفتم خونشون، خسته از سفر رسیده بود، ته ریش داشت و موهاش یه کوچولو نامرتب. خونش چیدما چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 14 فروردين 1396 ساعت: 0:53

امروز بی دلیل یاد آرش افتادم... پسری که دو ماه رابطه م باهاش دوام داشت و تهش چیزی جز یه رابطه جنسی نسبتاً خوب ازش به یادگار نموند.  آرشو از اینستاگرام می شناختم، حدود دو سال همدیگرو فالوو می کردیم ولی هیچ ارتباطی باهم نداشتیم و هیچ دیالوگی بینمون نبود. عکاسه و طراح وب... همسن خودم هم بود. عکساشو خیل چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 66 تاريخ : سه شنبه 1 فروردين 1396 ساعت: 23:03

با معشوق (امیر) نزدیکتر شدم... از نظر مکانی از هم دوریم، هر دو در سفر...هنوزم دوتایی همو ندیدیم ولی چتامون بیشتر شده و بیشتر سراغ همو می گیریم. بی رو دروایسی باهم حرف می زنیم و خیلی راحت یه سری چیزارو مطرح کردیم باهم. احساسم خیلی بیشتر داره غلیان می کنه... یه شیطنت ریزی داره و بازیگوشه، کنجکاوه راجب چند ساعتی گذشت......
ما را در سایت چند ساعتی گذشت... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : athe-statue19 بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 1 فروردين 1396 ساعت: 23:03